ثم القرن الذى يليه " (1).
اگر حال قرن اول و قرن ثانى كه خير القرون است چنين شد فكيف بقرون لاحقه واعصار تابعه كه هر روزه حالشان در تبديل و امرشان در تنزل است به اعتراف خودشان، و به مقتضاى همان حديث سابق الذكر.
مصراع: خذ جملة البلوى ودع تفصيلها.
(ولعن الله الممهدين لهم بالتمكين من قتالكم) ج - و خداى لعنت كناد گروهى را كه تهيه اسباب و تمهيد امور قاتلين شما را كردند تا بدان مايه متمكن از پيكار شما شدند.
ش - تمهيد مأخوذ است از مهاد بمعنى بساط و فراش يا از مهد بمعنى گهواره و اين هر دو راجع به اصل واحدند، و در (اساس البلاغة) تنصيص نموده كه تمهيد بمعنى توطئه وتسهيل امر و اصلاح كه مراد در امثال اين مواقع است، و تمهيد عذر كه بمعنى بسط و تهيه قبول است از معانى مجازيه است.
وباء از " بالتمكين " براى سببيت است على الظاهر.
تمكين: بمعنى اقتدار و متمكن ساختن است، و ظاهر اين است كه اشتقاق