و خبرى ديگر نيز در ﴿روضه كافى﴾ (1) از عبد الله بن مسكان كه از اصحاب اجماع است از او نقل كرده كه دلالت بر علو مرتبه او دارد، و از مجموع اين امارات عدالت و جلالت او أظهر من قرن الغزاله است، علاوه بر اينكه روايت ابن مسكان و يونس خود اماره مدح است، وابن ابى عمير كه از غير ثقات نقل نمىكند از او روايت كرده، و اين خود دليل مستقلى است بر عدالت او چنانچه جماعتى از اساطين بنابراين گذاشتهاند، و هم در رساله مذكوره مشروحا ما بيان كرده ايم، و نظر به آنچه گفتهايم علامه و شهيد " قدس سرهما " در كتاب مواريث حكم به صحت حديث او كرده اند.
بالجمله حديث به طريق ثانى حسن است، چه حسن حال صالح بن عقبه را اجمالا بيان كرديم، و محصل اين فصل آنست كه صدر اين حديث مبارك را چند نفر از اصحاب باقر و صادق " عليهما السلام " نقل كرده اند: عقبه بن قيس وعلقمة ابن محمد، و مالك جهنى، و متن زيارت شريفه را علقمه از حضرت باقر عليه السلام نقل كرده، و صفوان از حضرت صادق عليه السلام به سندى كه وصف او را شنيدى، و در كتب معتمده معتبره متكرر الورود است.
و دعاى آخر را صفوان روايت كرده، و اين كه مشهور شده به دعاى علقمه وجهى ندارد و غلط است، بالجمله اعتبار سند روايت محل شك نيست، و عمل شيعه در تمادى اعصار وتطاول ايام به اين روايت بوده، و او را از أوراد لازمه و اذكار دائمه خود غالبا قرار داده اند، و از انضمام اين قراين مقطوع الصدور است، با وجود اينكه بعضى سندهاى او صحيح و بعضى ديگر حسن است، وفي الجملة در وثاقت سند او بر مشرب تحقيق به هيچ وجه جاى تأمل نيست لهذا احدى از علما در اين جهت سخنى نگفتهاند و تأملى نكرده اند.