فرموده باشد، با اينكه بعيد است، مىتوان دفع اين اشكال كرد به اينكه ائمه بعد يقينا در عموم اين حكم داخلند، پس براى ايشان مستحب است كه اين زيارت را بخوانند و به اصحاب بگويند " بابى انتم وامى " و پدر آن امام، امام است، و البته نمىشود فداى هيچ يك از صحابه شود بالضرورة، و از اين قبيل است كلمات عقيله رسالت سلام الله عليها " بابى المهموم حتى مضى... " تا آخر آنچه در نياحه بر امام مظلوم عليه السلام فرموده (1) چه البته أمير المؤمنين اشرف از سيد الشهداء است، و ذكر پيغمبر و فاطمه وخديجه در نياحه از جهت آنست كه يا فقد سيد الشهداء را فقد آنها دانسته چنانچه در شب عاشورا گفت " اليوم مات جدى رسول الله " (2) پس نياحه بر همه فرموده، يا از جهت آنست كه در مقام نياحه متعارف است كه صاحب عزا متذكر اشرف گذشتگان مىشود، و بر هر يك هر يك مستقلا نوحه گرى و سوگوارى مىكند چنان كه اكنون مرسوم همين است، و به هر حال چاره اى از اشكال در " بابى خديجة الكبرى " جز همان وجه كه اشاره كرديم نيست، ومنصف متتبع متأمل از رشاقت اين تحقيق غافل نخواهد بود.
(يا ابا عبد الله لقد عظم مصابي بك) ج - اى ابو عبد الله همانا بزرگ شد مصيبت من بواسطه تو.
ش - لام جواب قسم مقدر است، و تأكيد به " قسم " و " قد " كه حرف تحقيق