اشاره مشهور بين علماء اماميه رضوان الله عليهم اينست كه كسى كه مادرش از بنى هاشم باشد و پدرش نباشد مستحق خمس نيست، و مذهب سيد مرتضى رضى الله عنه استحقاق است، و بعض متأخرين مثل صاحب (حدائق) شيخ يوسف بحرانى رحمه الله تبعيت آن جناب كرده، و نزاع را مبنى بر اين فقره نموده اند كه پسر دختر را پسر مىگويند يا نه.
و انصاف اينست كه انكار مبنى بر اين نيست، بلكه مستند مشهور مرسله حماد است كه از حضرت امام موسى كاظم روايت كرده صريحا كه انتساب از طرف مادر به هاشم موجب اخذ خمس و حرمت صدقه نمىشود.
قال عليه السلام: فأما من كانت امه من بنى هاشم وأبوه من ساير قريش فان الصدقة تحل له، وليس له من الخمس شئ (1).
و ضعف به ارسال قادح در احتجاج نيست، چه حماد از اصحاب اجماع است، اخبار او جميعا صحيح اند، چنانچه در رساله مفرده به حمد الله با بيانى وافي بر وجهى تقرير كرده ايم كه محل شبه منصفى نخواهد شد، با اينكه متن روايت بنفسه شاهد بر صدق است، رجوع كن به باب خمس و غنايم از (اصول كافى) و سراپاى حديث را درست تأمل نما اگر انس به لسان ائمه و تتبع در اخبار داشته باشى مطمئن به صدور مىشوى.
علاوه بر اينكه شهرت استناديه محققه جبر هر نوع از ضعف و رفع هر قسم از عيب مىكند، و در ساير اخبار بسيارى لفظ هاشمى آمده، و ظاهر نسبت مثل لفظ قبيله وعشيره آنست كه از جانب پدر باشد نه از جانب مادر اگر چه