است - كه مىگويد جميع مفسرين چنين گفتهاند، و در اين باب اخبار كثيره روايت كرده اند، وشما يعنى بنى اميه قدرت بر انكار او نداريد.
و از اينجا معلوم مىشود كه مثل بيضاوى كه اين روايت را تعبير به قيل مىكند از غايت تعصب است، و بسى روشن است كه شجره ملعونه را تأويل بزقوم كردن از انحراف و بى امانتى است.
و در اخبار اهل بيت عليهم السلام اين تفسير قطعى الصدور است، چه در (تفسير على بن ابراهيم) و (تفسير مجمع البيان) و در (بحار) و (صافى) از تفسير (عياشى) بطرق متعدده والفاظ متقاربه روايت شده، و در بعض آنها الحاق تيم وعدى شده.
چنانچه در (تفسير صافى) مذكور است.
و از محاسن اين تفسير وبدايع اين تأويل جمله " فما يزيدهم الا طغيانا كبيرا " است چه محتمل است يزيد اسم باشد و حمل طغيان بر او به مبالغه است، و به دعوى اينكه او چندان طاغى است كه گوئى از افراد حقيقت طغيان شده، و ذكر خصوص او به جهت انكار عظيم و گناه بزرگ وداهيه هايله است كه در وقعه طف از او سر زد.
و از جمله آياتى كه مأول به بنى اميه شده است اين آيت مباركه است:
" الذين بدلوا نعمة الله كفرا واحلوا قومهم دار البوار - (27) - جهنم يصلونها وبئس القرار " (28 / 14) چنانچه از (عمده) ابن بطريق رضى الله عنه در (بحار) نقل مىكند كه او از تفسير (ثعلبى) روايت كرده مىگويد كه عمر بن الخطاب گفت:
هما الافخران من قريش بنو المغيرة وبنو اميه (1).
اما بنى المغيره كفايت شديد از شر ايشان در يوم بدر، و اما بنو اميه مهلت داده شدند تا روزى.