معراج جسمانى و برهان نيز مساعد اوست چنانچه در جاى خودش مقرر شده، و روح را اطلاقات ديگرى است در لسان اخبار وعرف عرفاء و اصطلاح اطباء كه حاجت به بيان آنها نيست.
و حلول وحل و محل: فرود آمدن است چنانچه در (منتهى الارب) و (تاج المصادر) گفته.
فناء: به كسر فاء بر وزن كساء گشادگى است در اطراف خانه از بيرون كه مردم و شتران در آنجا مى افتند و نازل مىشوند.
واناخه: كه از باب افعال از اجوف واوى است: فرو خوابيدن شتر است.
رحل: جاى بودن آدمى ورخت و اسباب همرائى او است.
و در اين فقره چند وجه محتمل است.
يكى اينكه مراد به اين ارواح خصوص ارواح ملائكه و انبياء و اوليائى باشد كه در واقعه طف حاضر بودند، چه از بعض اخبار مستفاد مىشود كه در يوم عاشورا ارواح ملائكه مقربين و انبياء ومرسلين و شهداء و صديقين همه حاضر بودند تا اين جان فشانى و سربازى را مشاهده كنند و شگفتى كنند، و در يوم مشهود شاهد اين مقام محمود باشند، و اين معنى بسيار بعيد است.
چه ظاهر رجوع اين سلام به اصحاب است كه مقتول شدند، بلكه اين زيارت مطلقا اختصاص به قتلى دارد، لهذا احدى احتمال نداده كه على بن الحسين مذكور در اين زيارت امام رابع عليه السلام باشد، و عبارت زيارت اربعين جابر بن عبد الله - رضى الله عنه - كه در خطاب اصحاب گفته " السلام على الارواح المنيخة بقبر ابى عبد الله " (1) قرينه مدعى است، و ظاهر لفظ حلول واناخه نوع استقرار و اقامتى است كه مناسب حال حضور انبياء و اولياء كه مخصوص به همان زمان شهادت