لازم اين كلام آنست كه معاويه و اضراب واتراب او اصحاب نباشند.
و اما حديث مشاراليه آنست كه ابوعمرو احمد بن عبد ربه المالكى الاندلسى در كتاب (عقد) سند به ام سلمة رضى الله عنها مىرساند كه پيغمبر به عمار فرمود: يابن سمية لا تقتلك اصحابى و لكن تقتلك الفئة الباغية (1).
و اين استفاده واستنباط از مواهب الهية است در حق اين بنده كه در كتابى نديده ام، و از كسى نشنيده ام، والله الموفق.
بالجمله دخول در اين گونه مطالب وظيفه كتب كلاميه است، و در اين شرح مختصر بيش از اين بسط سزاوار نيست، وجملهاى از كلمات ايشان در اين باب در تضاعيف فصول آتيه مذكور مىشود، وبحمد الله لباب كلام در عدول اصحاب وجور ايشان بر خانواده رسالت مذكور شد.
مسألة اشكالى نيست در اينكه لعن اعداء خدا موجب ازدياد عذاب ايشان است، و سيد محدث جزايرى در بعض (2) تاليفات خود اشكالى در اينباب نقل كرده، و چند جواب داده، و ترجمه كلام او چنين است:
در اينجا اعتراضى قوى است، و حاصل او اينكه لعن فعل لاعن است، و فعل كسى چگونه موجب عقاب ديگرى شود، چه منافى قواعد عدل است، وتقرير جواب او از چند وجه است:
يكى اينكه خداى تعالى چون تقرير احكام كرد عذابى مقرر كرد در مقابل فعل و ترك، و ديگرى بازاء لعن لاعنين، و هر دو را بمكلفين شنواند، پس هر كه