خبر از ارتداد جماعتى از صحابه داده، و فرموده فتنههائى چند حادث مىشود كه نشسته در آنها بهتر از ايستاده است، و فرموده فتنه در خانههاى مدينه چون دانههاى باران واقع خواهد شد، و فرموده به اهل بيت كه بعد از من حقوق شما را خواهند برد، وشما صبر كنيد و تحمل فرمائيد، ديگر منصفى احتمال مىدهد كه اشاره اى به غير از غصب خلافت و ظلم فاطمه عليها السلام باشد، و فتنه عام و بلاى شامل جز اين و نتايج اين، كى در اسلام حادث شد، و شيعه كه لعن مىكنند، بر مرتدين و كفار و ظالمين لعن مىكنند، و الا اخيار صحابه و خواص ايشان مثل سلمان، وابوذر، ومقداد، وحذيفه، وعمار، وابو الهيثم بن التيهان، وعمرو بن الحمق، وحجر بن عدى، وعدى بن حاتم سلام الله عليهم احب خلقند نزد شيعه بعد از ائمه صلوات الله عليهم، و در سر وعلانية تعظيم و تكريم آنها را واجب مىشمارند و البته اگر كسى العياذ بالله سب عموم صحابه كند كافر خوانند، و تبرى از او واجب دانند، على هذا نسبت سب صحابه مطلقا به شيعه دادن از مكايد اعدا است " سبحانك هذا بهتان عظيم " (16 / 24).
بلى چون حال صحابه مختلف است چنانچه شنيدى و از آيات متكاثره كه مشتمل بر حال منافقين است نيز معلوم مىشود، چه بالضرورة بموت نبى صلى الله عليه وآله منافقين نمردند، پس بعد از وفات پيغمبر صلى الله عليه وآله حال مردم متشابه بود، و تميزى نداشتند، بد از خوب و منافق از مؤمن، و ثابت از مرتد معلوم نشد، آرى رسول صلى الله عليه وآله بنفس نفيس ميزانى صحيح، وقسطاسى مستقيم از براى اين كار تعيين فرمود، چه متواترا از طرق فريقين منقول است كه فرمود " انى تارك فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا " و در جاى ديگر فرمود " مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجى و من تخلف عنها غرق " و در جاى ديگر فرمود