الطريد است، وملقب بوزغ، و مشهور بخيط باطل، واو از اشد ناس است در عداوت خدا و رسول وآل رسول خصوصا امير المؤمنين عليه السلام كه از زمان عثمان تا اخر ايام حيوة خودش همواره در اخفاى مناقب و افتراى مثالب براى آن جناب كوشش داشت، و پدر او حكم عم عثمان بن عفان است، واو دشمن پيغمبر بود كه مجاهرت به عداوت و تصريح به شنأن رسول خداى مىكرد، واو طريد رسول الله بالاتفاق با جماعتى از اهل بيتش، و در سبب طرد او وجوه مختلفه ايراد كرده اند، واشهر آنست كه او در كوچها در قفاى پيغمبر راه مىرفت و حركتهاى ناشايسته مىكرد، و حركات آن جناب را از در استهزاء به خود مى بست، و از اين سوى به آن سوى متمائل مىشد پيغمبر او را بديد و فرمود: " فكذلك فلتكن " اين چنين بمان، و او از اثر نفرين آن جناب مبتلى به مرض اختلاج شد، و تا زنده بود گرفتار اين درد بود، و از اين روى پيغمبر او را طرد كرد و به طائف فرستاد بروايت مورخين (1).
و در (اصل) ابو سعيد عصفرى - كه اين بنده بحمدالله از نفس آن (اصل) اخذ كردم - از حماد بن عيسى العبسى از بلال بن يحيى از حذيفة ابن اليمان روايت مىكند كه پيغمبر فرمود اذا رأيتم معاوية بن ابى سفيان على المنبر فاضربوه بالسيف واذا رايتم الحكم بن ابى العاص فاقتلوه ولو تحت استار الكعبه قال: ونفاه رسول الله صلى الله عليه وآله الى الدهلك ارض من ارض الحبشة، قال: فلما ولى ابوبكر كلموه فيه قال: فابى ان يأذن له... الحديث (2).
و مروان به روايتى در طائف متولد شد، و قولى به ولادت او در مكه است، و به عقيده بعضى او با حكم بود، و طفل بود كه نفى شد، و ظاهر بعض روايات لعن او،