نيز امام مفترض الطاعة است، پس برگشتند بسوى صادق عليه السلام و خبر دادند آن جناب را به كلام او، آن حضرت در جواب فرمود: امر چنان است كه آن شخص گفته، و ليكن ندانسته كه خداى تعالى را بقعههائى چند است كه دعا در آنها مستجاب مىشود، و آن بقعه - كه قبر حسين عليه السلام باشد - از آن بقعهها است (1).
و در (كامل الزيارة) سند به شعيب عقرقوفى مىرساند كه از حضرت صادق عليه السلام پرسيدم كه اجر و ثواب زاير قبر حسين چيست؟ قال: يا شعيب ما صلى احد عنده و دعا دعوة الا استجيبت عاجلة وآجلة (2).
و هم در (كامل الزيارة) از مفضل بن عمر روايت كرده كه حضرت صادق فرمود زاير حسين عليه السلام سؤال نمىكند از خداى تعالى نزد قبر او حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را مگر اينكه خداى به او عطا مىفرمايد (3).
و از اين مقوله اخبار بيرون حد احصا روايت شده، بلكه اختصاص استجابت دعا و شفاى تربت در مذهب اماميه - ضاعف الله اقتدارها وكثر الله انصارها - در غايت وضوح و كمال ظهور بسر حد ضروريات اوليه رسيده، بلكه كمتر از ظهور خاصه اولى كه بودن ائمه از نسل او باشد نيست، پس حاجت به استشهاد باخبار و استمداد از كلمات علماء اخيار ندارد، وقد اشرت الى هذه الخواص الثلث في قصيدة حسينية ومدحت التربة المباركة الزكية بما لم اعرف السبق اليه، فلا بأس بنقل ما يتعلق بذلك تطريزا لديباجة الكتاب واذخارا لجزيل الاجر والثواب وهو:
و من فوض الله امر الوجود * قبضا وبسطا الى راحته