وچالش نفس و عقل هميشه در ملك وجودش غوغا و آشوب است، چنانچه گفتهاند:
جان كشيده سوى بالا بالها * تن زده اندر زمين چنگالها ميل جان اندر علوم و در شرف * ميل تن در كسب آب است و علف لهذا لا محاله اگر خبر سلامتى بشنود بشارت به آسايش و راحت خواهد يافت، واماره غلبه جنبه ملكوتيه وانقهار قوه غضبيه وشهويه در تحت قوه عاقله خواهد شد، و اين تحيت خصوصا از مخبر صادق كامل به مراتب بى شمار بهتر از " حياك الله " خواهد بود، و به اين لطيفه بعضى ترجيح داده اند كه در مقام خطاب السلام عليكم بگويند تا خطاب به جميع قواى نفسانيه شود، و اشاره به سلامتى همه كثرات مجتمعه در اين وجود وحدانى باشد.
و مرا عقيده چنان است كه اين دقيقه را در جائى بايد رعايت كرد كه اين كثرت محفوظ باشد، ولى در حق اولياء و انبياء عليهم السلام كه به تجلى وحدت حقه حقيقيه كثرات خود را فانى كرده، يك دل و يك جهت بجانب قدس متوجهاند لازم نيست، و به اين لطيفه است كه در خطابات زيارات به يك نفر همه جا خطاب مفرد شده، متفطن باش و غنيمت شمار.
هشتم آنكه تحيت خدا است به انبياء در مواضع متعدده و به آل پيغمبر صلى الله عليه وآله آنجا كه فرموده " سلام على آل يس (130 / 37) و به عموم مؤمنين آنجا كه فرموده " تحيتهم يوم يلقونه سلام " (44 / 33) و در اين هنگام جميع سلامها متلاشى ومضمحل مىشود، چه مخلوق را با تجلى خالق ظهورى در ميان نيست، و اثرى پيدا نخواهد بود.
يكى قطره باران ز ابرى چكيد * خجل شد چه پهناى دريا بديد كه جائى كه درياست من كيستم * گر او هست حقا كه من نيستم