درستا كه حزب خداى رستگارانند.
و در اين آيه مباركه وجوهى از تأكيد در منمع از مواده و دوستى اعداء خداى شده است.
و در حديث منقول در (عيون) كه بطرق متعدده نقل شده حضرت رضا عليه السلام براى مأمون نوشتند كه از محض ايمان برائت از اعداء خدا ومنكرين ولايت است (1) به شرحى كه شايد اشاره به بعضى از او در مقام ديگر شود (2).
(يا ابا عبد الله انى سلم لمن سالمكم وحرب لمن حاربكم الى يوم القيامة) ج - اى ابو عبد الله درستا كه من مسالمت مىكنم با هر كه با شما مسالمت كرد، و پيكار دارم و جنگ جويم با هر كه با شما جنگ جوئى و پيكار كرد تا روز قيامت.
ش - سلم بمعنى مسالمت و سازگارى و صلح آمده، چه او به معنى مسالم و سازگار آمده، چنانچه در (قاموس) و غير او است، و ظاهر عدم اشتراك است، بلكه از باب استعمال مصدر است به معنى اسم فاعل كه يا محمول بر مبالغه است يا به تقدير " ذو " چنانچه ادباء تصريح كرده اند، و اين معنى اگر چه قياسى نباشد بلكه موقوف است بر مناسبت مقامات خاصه كه اديب به ممارست مى فهمد چنانچه أمدى در موازنه بين ابى تمام وبحترى مىگويد، اگر چه استشهاد بامثله كه مىكند خالى از مناقشه نيست، ولى ميزان در اين موضع محقق است.
و همچنين است سخن در لفظ حرب، واظهر در نظر اين بنده اين استكه مراد از اينها همان معنى مصدرى باشد، و از جهت اظهار كمال مطاوعت وتوغل در بندگى و متابعت بايد بگوئيم ما در اين مقام به حدى رسيده ايم كه حقيقت سازش