متمكن نيستند - نفى انتساب تاريخ به او واثبات نسبت بن محمد بن جرير اول مينمايند، و اين از فرط بى خبرى يا غايت بى دينى است، نعوذ بالله من ذلك.
بالجمله اين محمد بن جرير است كه صاحب كتاب فضايل است، و صاحب كتاب اسناد حديث غدير، چنانچه سيد جليل مذكور در كتاب (عبقات) در حاشيه از اصل كتاب (تذكرة الحفاظ) ذهبى نقل فرموده كه در ترجمه طبرى گفته كه چون شنيد طبرى كه ابن ابى داود در حديث غدير خم تكلم كرده كتاب فضايل را تصنيف كرد و تكلم نمود بر تصحيح حديث غدير.
حديث ششم - شهادت منادى از بطنان عرش:
شيخ محدث صدر الحفاظ محمد بن يوسف القرشى الگنجى الشافعى در كتاب (كفاية الطالب) سند به ابن عباس مىرساند كه رسول خدا فرمود روزى بر مردم آيد كه در او هيچ كس سوار نيست جز ما چهار تن، عباس بن عبد المطلب عرض كرد پدر و مادرم فدايت كيانند اين چهار تن؟ فرمود: من بر براق، و برادرم صالح بر ناقه كه قومش نحر كردند، وعمم حمزه اسد الله بر ناقه عضباى من، و برادرم على بن ابى طالب بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى كه قرين الاطراف است، و بر او دو حله سبز است از كسوت رحمانى، و بر سر على تاجى است از نور كه مر آن تاج را هفتاد ركن است كه بر هر ركنى يك دانه ياقوت سرخى است كه مىدرخشد براى سوار از مسافت سه روزه راه، و در دست اوست لواى حمد ندا مىكند: لا إله الا الله محمد رسول الله، خلايق مىگويند كيست، اين ملك مقربى است، يا نبى مرسلى، يا حامل عرش است؟ آنگاه منادى از باطن عرش ندا مىكند كه نه ملك مقرب است، و نه نبي مرسل، و نه حامل عرش، هذا على ابن ابى طالب وصى رسول رب العالمين، و أمير المؤمنين، وقائد الغر المحجلين