تنبيه:
بدان كه فخر الدين رازى در (تفسير كبير) آورده كه تنكير سلام چون اشاره به تعظيم دارد ابلغ است، چون به صورت تعريف دلالت بر صرف طبيعت دارد بى ملاحظه وصف تمام و كمال، و من بنده را عقيده چنان است كه اين سخن يكسره صحيح نيست بلكه مقامات كلام مختلف است، ولهذا در قرآن مختلف وارد شده، بلكه اگر ادعاى عكس مىكرد اولى بود، چه قصر طبيعت اتم از قصر بعض افراد است، اگر چه اعتبار كمال شود، چنانچه در لفظ الحمد لله تقرير داده اند والسلام على من اتبع الهدى.
لطيفة:
چون دانستى كه معنى سلام اين است كه سلامتى و آسايش تو را فرا گرفته و از جانب من هيچ شرى و ضررى به تو نخواهد رسيد و تو در ناحيه من أمن و امان دارى، البته شخص زائر بايد در حالى كه در حضور امامى ايستاده يا از دور امامى را ممثل كرده به خاطر آورده مخاطب به سلام مىنمايد، در حالتى باشد كه هيچ آزارى و آسيبى وصدمهاى از او به آن امام نه در آن وقت و نه بعد از آن نرسد، و چون معلوم است كه آنان كه غرضشان جز هدايت امت و صلاح خلق، واعلاء كلمه توحيد، و ظهور آثار بندگى در مردم، و شيوع طاعت خداوند در عموم ناس نيست، البته از معصيت كردن خدا و تخلف از اوامر ونواهى او بلكه به دارائى اخلاق رذيله از قبيل حرص و كبر و ريا و عجب و بخل و حب جاه و حب مال و امثال آنها متأذى خواهند شد، و اين همه كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام تظلم وتشكى كرد به جهت اين بود كه مردم معصيت خدا كردند و اطاعت ائمه هدى ننمودند، و دور نيست اينكه پيغمبر فرمود " ما اوذى نبي