مسلح از انصار آماده شو و اين چند نفر را (1) وادار تا هر چه زودتر كار را تمام كنند، و آنان را در خانه اى جمع كن و يارانت را بر در خانه بگمار تا آنان به مشورت پردازند و يك نفر از خود را برگزينند، اگر پنج نفر يك رأى دادند و يك نفر ديگر مخالفت كرد گردنش را بزن. و اگر چهار نفر يك رأى دادند و دو تن ديگر مخالفت كردند گردن آن دو را بزن، و اگر سه نفر يك رأى و سه نفر ديگر رأى ديگر دادند رأى آن سه نفرى كه عبد الرحمن در آنهاست برگزين، و اگر آن سه نفر ديگر بر خلاف آن اصرار كردند گردن آنها را بزن، و اگر سه روز گذشت و بر امرى اتفاق نظر نيافتند گردن هر شش نفر را بزن و مسلمانان را به حال خودشان رها كن تا كسى را براى خود برگزينند. (2) چون عمر دفن شد، ابوطلحه آنها را جمع كرد و خود با پنجاه مرد مسلح از انصار بر در خانه ايستاد. اهل شورا شروع به سخن گفتن كردند و دعوا و ستيزه برخاست. نخستين كارى كه طلحه كرد اين بود كه آنان را گواه گرفت كه حق خود را به عثمان بخشيد و به نفع او كنار رفت، زيرا مى دانست كه مردم او را با على و عثمان برابر نمى دانند و با وجود آنها خلافت براى او پا نمى گيرد، از اين رو خواست با بخشش امرى كه خود از آن بهره اى نداشت و نمى توانست بدان دست يابد جانب عثمان را تقويت و جانب على عليه السلام را تضعيف كند.
(٨٩٣)