مى توانست از آغاز بگويد: (أنا الذى سمتنى امى الأسد) يا (اسدا)، و از اين نظر مجال گسترده اى داشت، پس انتخاب اين قافيه با عدم وجود قافيه اى قبل از آن كه به ضرورت بخواهد آن را پى گيرد دليل آن است كه نام آن حضرت حيدره بوده، وابن اثير نيز گفته است كه گفته اند: مادرش او را حيدره ناميد. (1) 5 - جابر انصارى گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در روز خيبر پس از آن كه براى على عليه السلام دعا كرد پرچم را به دست او داد، او با شتاب حركت كرد و يارانش هم مى گفتند:
بشتاب، (2) او رفت تا به قلعه رسيد، در قلعه را از جا كند و به زمين افكند، آن گاه هفتاد نفر از ما جمع شديم و كوشيديم تا در را به جاى خود باز گردانيم. (3) 6 - شيخ كاظم ازرى رحمه الله گويد:
وله يوم خيبر فتكات * كبرت منظرا على من رآها يوم قال النبي إني لاعطي * رايتي ليثها وحامي حماها فاستطالت أعناق كل فريق * ليروا أى ماجد يعطاها فدعا أين وارث العلم والحلم * مجير الاءيام من بأساها أين ذوالنجدة الذي لو دعته * في الثريا مروعة لباها فأتاه الوصي أرمد عين * فسقاها بريقه وشفاها ومضى يطلب الصفوف فولت * عنه علما بأنه أمضاها ويري مرحبا بكف اقتدار * أقوياء الاءقدار من ضعفاها ودحى بابها بقوة بأس * لو حمته الافلاك منه دحاها عائذ للموملين مجيب * سامع ما تسر من نجواها