شخص] چنان كه فرموده: والملك على ارجائها. (1) [زيرا يك ملك نمى تواند در همه جاى عالم باشد].
اين سخن مرحوم سيد است. و شگفتا از وى كه چگونه مرتكب تأويل اين همه اخبار شده است با آن كه برخى از آنها چندان صراحت دارند كه به خاطر اين دليل عقلى قابل توجيه نيستند. و ما در گذشته پاسخ اين گفتار را داديم كه شيخ معاصر ما (مرحوم مجلسى) - كه روزگارش در از باد - اين مطلب را مبتنى بر تعدد بدن مثالى دانسته است، بنابر اين على عليه السلام داراى بدنهاى چندى است كه هر بدنى در يكى از مكانهاى مختلف قرار دارد.
اما وجهى كه خود ما با استفاده از مفاهيم اخبار ترجيح مى دهيم قول به تمثل است، يعنى خداى سبحان براى محتضر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم وامير مؤمنان و امامان ديگر عليهم السلام را ممثل مى سازد همان گونه كه على عليه السلام را براى اهل آسمانها ممثل ساخت هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ديد آن حضرت در همه آسمانها به نماز ايستاده و فرشتگان نيز به او اقتدا كرده اند، آن گاه فرمود: اين على بن ابى طالب است! من او را در زمين و انهادم و او از من در رفتن به آسمانها سبقت گرفته است! خداوند فرمود: اين شخصى است به صورت على بن ابى طالب، او را در همه آسمانها آفريدم تا فرشتگان به او بنگرند و دلهاشان كه مشتاق دوستى و ديدار على بن ابى طالب است آرام يابد.
مؤيد اين توجيه روايتى است كه كلينى رحمه الله از سدير صيرفى از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: (ملك الموت به محتضر گويد: ديدگانت را باز كن و بنگر، در اين حال رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و فاطمه وحسن و حسين و امامان از اولاد آنان عليهم السلام براى او ممثل مى گردند). بنابر اين گاهى خود حضرتش با صورت اصلى بر بالين