قادر ساخته كه فردى را كه زنده يا مرده است در دورترين سرزمين به صورت و قالب اصلى وى كه او را بدان شكل مى شناسد ببيند و بسا كه با او هم غذا شود و ميان آنان سخنانى رد و بدل شود كه برخى از آنها موجب علم مى شود - يا قادر نيست؟ بى شك راهى به انكار قدرت ندارد، حال كه چنين چيزى شدنى است پس تأويل و عدول از ظاهر آن بدون هيچ گونه ضرورت و امتناعى روا نيست، و از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم روايت است كه فرمود: (هر كه مرا ببيند حتما خود مرا ديده است، زيرا شيطان به صورت من در نمى آيد. و هر كه يكى از اوصياى مرا ببيند حتما همو را ديده، زيرا هيچ شيطانى به صورت آنان در نمى آيد). و اين حديث عام است و شامل حال حيات و ممات هر دو مى شود، و اين حديث نص در اين باب است. (1) علامه نورى رحمه الله گويد: ششمين احتمال آن است كه: مراد از حضور، برداشته شدن حجاب از ديد محتضر است كه آنان را مى بيند و آنان در جاى خود در آن عالم قرار دارند بدون آن كه حركتى از آنان صورت گيرد، مانند آن كه همه مردم در سرزمينهاى مختلف و دور از هم ستاره خاصى را در آن واحد مشاهده مى كنند... ولى با اين همه اين توجيه با اخبار گذشته سازگار نيست. (2) آرى اين توجيه با اخبار سازگار نيست، زيرا اخبار صراحت دارند در اين كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بالاى سر محتضر مى نشيند وعلى عليه السلام پايين پا يا نزديك وى، و تعبيرهاى ديگرى از اين قبيل. و اين احاديث با اين توجيه كه (پرده از ديد محتضر برداشته مى شود و آن بزرگواران را مى بيند در حالى كه آنان در جاى خود قرار دارند و حركتى نمى كنند) سازش ندارد. (3)
(٥١٦)