آرى بخارى احاديث آنان را از او آورده با اين كه خودش از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره او نقل مى كند كه فرمود: (او وزغ بن وزغ وملعون بن ملعون است)، ولى همين بخارى از روايت كردن از امام صادق عليه السلام اجتناب مى ورزد!
ابن عساكر به سند مرفوع درباره مروان روايت كرده كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هنگامى كه قنداقه او را نزد حضرتش آوردند تا كام او را بردارد و چنين نكرد، فرمود: (واى بر امت من از دست اين و فرزندانش)! عبد الرحمن بن عوف گويد: براى هر كس طفلى به دنيا مى آمد او را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى بردند تا براى او دعا كند، وقتى مروان بن حكم را آوردند فرمود: او وزغ بن وزغ وملعون بن ملعون است. (1) ابن ابى الحديد پس از معرفى حكم گويد: و اما مروان پسر او از خود او بد عقيده تر و ملحدتر و كافرتر بود، و اوست كه هنگام امارتش در مدينه چون سر مقدس حسين عليه السلام به دست او رسيد سر را به روى دست گرفت و اين شعر را خواند:
يا حبذا بردك في اليدين * وحمزة تجري على الخدين كأنما بت بمحشدين (به به از اين خنكى تو كه بر روى دست احساس مى شود و از اين گلگونى چهره ات، گويى شب را در محشدين به سر برده اى)! آن گاه سر را به سوى قبر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم افكند و گفت: اى محمد، امروز به تلافى روز بدر! (2) 7 - لمازة بن زبار ازدى: عسقلانى گويد: ابن سعد او را در طبقه دوم از اهل بصره آورده و گفته: از على حديث شنيده وثقه بوده و احاديثى دارد. حرب از پدرش نقل كرده كه وى صالح الحديث بوده و او را به نيكويى ستوده است... و