هذا جوابي لذاك النذل مرتجلا * أرجو بذاك من الرحمن غفرانا (1) (به خدايى كه حاجيان به زيارت (خانه) او روند سوگند كه تو دروغ گفتى و از روى ضلالت، مرتكب دروغ و ناروا گشتى).
(تو با اين سخن در روز قيامت با آتشى سوزان و شعله ور روبرو خواهى شد و هرگز به مقام تقرب و خشنودى خدا نخواهى رسيد).
(بريده باد دستهاى ابن ملجم كه تهيدست و زيانبار گشت و در روز حشر ترازوى عملش از همه سبك تر است).
(اين پاسخ عجولانه و موقت من به اين فرو مايه است كه بدان سبب آمرزش خداى رحمن را آرزومندم).
5 - عمربن سعدبن ابى وقاص: عسقلانى گويد: وى ساكن كوفه بوده و از پدر خود وابوسعيد خدرى روايت كرده است... عجلى گفته: وى احاديثى را از پدرش روايت كرده و مردم هم از او روايت كرده اند و او از تابعان وثقه است، و او است كه حسين را كشت (2).
در اين كه پس از توثيق او سخن از كشتن حسين عليه السلام به ميان آورده نكته ها نهفته است.
6 - مروابن حكم: عسقلانى گويد: عروة بن زبير گفته: مروان در حديث متهم نيست، وسهل بن سعد ساعدى صحابى به جهت اعتمادى كه به صداقت او داشته از او روايت كرده است... وبخارى احاديث اينان (يعنى ابوبكربن عبد الرحمن بن حارث وعروه وسهل ساعدى) از مروان را در صحيح خود آورده است. (3)