امكان و از شاگرد او مرحوم سيد نعمت الله جزائرى به صورت حتم و جزم نقل شده است و سخن آنان را در گذشته آورديم، اما اين توجيه، گذشته از اين كه با اخبار گذشته منافات دارد - زيرا در آنها وارد است كه معصومين عليهم السلام با وجود عينى و شخصى خود حضور مى يابند نه با صورتى مشابه صورت آنها - با ذيل خود حديث تمثل نيز منافات دارد زيرا در آن آمده است كه به ميت گويند: اين رسول خدا و اين امير مؤمنان و فاطمه وحسن و حسين عليهم السلام اند كه رفيقان تو هستند).
بى شك اين عبارات با تمثل سازگار نيست، يعنى نمى توان به اشباه و تمثالهاى آنان گفت اين رسول خدا و... است، و نيز تمثل غير از مثول و ايستادن در برابر بيننده است، و مى توان يمثل در حديث را يمثل به صيغه مجرد خواند كه به معناى حضور عينى باشد نه تمثل. شاهد بر اين توجيه روايتى است كه در بحار از حضرت جواد عليه السلام آمده كه مردى از ياران حضرت رضا عليه السلام بيمار شد و آن حضرت از او عيادت كرد و فرمود: حالت چطور است؟ گفت: مرگ را پس از شما با چشم خودم ديدم. فرمود: چگونه ديدى؟ گفت: بسيار سخت! فرمود:
آنچه ديدى تازه آغاز آن است و مرگ برخى از حالات خود را به تو نمايانده است، مردم دو دسته اند: برخى با مردن آسوده مى شوند و برخى با مردن آنان ديگران آسوده مى گردند، پس ايمان به خدا و ولايت را تجديد كن (و شهادتين را تكرار كن) تا با مردن آسوده گردى. آن مرد چنين كرد، آن گاه گفت:
اى فرزند رسول خدا، اين فرشتگان خدايند كه با تحيتها و تحفه ها آمده اند و بر شما سلام مى كنند و در برابر شما ايستاده اند، حضرت به آنان اجازه جلوس داد و فرمود: اى فرشتگان پروردگار من، بنشينيد. سپس به بيمار فرمود: از آنان بپرس كه آيا مأمور ايستادن در حضور من هستند؟ بيمار گفت: پرسيدم و آنها گفتند: اگر همه فرشتگانى كه خدا آفريده حضور شما برسند در برابرتان خواهند ايستاد و