وللراية العظمى وقد ذهبا بها * ملابس ذل فوقها وجلابيب يشلهما من آل موسى شمردل * طويل نجاد السيف أجيد يعبوب أحضرهما أم حضر أخرج خاضب * وذان هما أم ناعم الخد مخضوب عذرتكما إن الحمام لمبغض * وإن بقاء النفس للنفس محبوب حنانيك فاز العرب منك بسؤدد * تقاصر عنه الفرس والروم والنوب فما ماس موسى في رداء من العلى * ولا آب ذكرا بعد ذكرك أيوب ويا علة الدنيا ومن بدو خلقها * له وسيتلو البدو في الحشر تعقيب ظننت مديحي في سواك هجاءة * وخلت مديحي إنه فيك تشبيب (مگر از اخبار فتح خيبر بى خبرى؟ اخبارى كه در آنها براى خردمند ژرف انديش شگفتيها نهفته است).
(و دستيابى على به مقامات و الا در حقيقت دستيابى آن مقامات به على است، از اين رو هر كدام به يكديگر نسبت مى برند).
(و هر چه را فراموش كنم اين را فراموش نمى كنم كه آن دو تن در جنگ خيبر پيش رفتند و هر دو گريختند، با آن كه خود مى دانستند كه گريز از ميدان جنگ گناه بزرگى است).
(و آن پرچم بزرگ كه با آن به ميدان رفتند و گريختند جامه هاى ذلتى بر تن آنان شد).
(جوانى تيزتك و بلند قامت و جنگاور از آل موسى (يهوديان) آن دو را فرارى داد).
(آيا فرار آن دو بود يا فرار ترسويى رنگ پريده؟ و آيا آن دو بودند كه گريختند يا شاهد گلگون رخ ناز پرورده)؟
(من شما دو تن را معذور مى دارم زيرا مرگ براى هر كس ناخوشايند است،