خدا براى تو نخواهد داشت. صفيه به گريه افتاد، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه هميشه او را گرامى مى داشت و به او محبت مى ورزيد گريه او را شنيد، از علت آن پرسيد و صفيه سخن عمر را به آن حضرت باز گفت. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بلال را دستور داد تا مردم را جمع كند. سپس بر منبر بالا رفت و فرمود: (برخى از گروهها را چه مى شود كه مى پندارند خويشاوندى من سودى نمى رساند؟ هر سبب و نسبى در روز قيامت بريده است جز نسب و سبب من، (1) كه در دنيا و آخرت پيوسته است).
و در حديث صحيح وارد است كه آن حضرت بر منبر فرمود: (چه مى شود مردانى را كه گويند: خويشاوندى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در روز قيامت براى خويشانش سودى ندارد؟! به خدا سوگند خويشاوندى من در دنيا و آخرت پيوسته است. اى مردم، من پيش از همه شما بر حوض وارد مى شوم...).
و اين احاديث منافات ندارد با احاديثى كه در صحيحين (صحيح مسلم و صحيح بخارى) و كتابهاى ديگر آمده كه پس از نزول آيه انذار، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خويشان خود را گرد آورد و به طور عموم و خصوص (با نام بردن هر يك) فرمود: (من در برابر خدا براى شما هيچ سودى نخواهم داشت) حتى فاطمه دختر خود را نيز نام برد. زيرا كه اين احاديث يا مربوط به خويشان آن حضرت است كه كافر از دنيا رفته اند، و يا جنبه سختگيرى و باز دارندگى دارد، و يا آنها را پيش از آن كه بداند مى تواند به طور عموم و خصوص شفاعت كند فرموده است.
و از حضرت حسن عليه السلام آمده است كه به مردى كه درباره ايشان غلو مى كرد فرمود: (واى بر شما، ما را براى خدا دوست بداريد، اگر مطيع خدا بوديم ما را