اسباب عادى است، و از حيطهء قدرت بشر خارج نيست، و ساحران و كاهنان زبر دست در جزيرة العرب و ممالك همجوار آن فراوان بودند، كه به شهادت تاريخ كمال مهارت را در فنون سحر وكهانت داشتند، و با اين حال تحدى پيغمبر به قرآن و عجز تمام آنان از مقابله با اين كتاب در تاريخ ثبت شد، و به جاى معارضه با قرآن به تطميع آن حضرت به مال و مقام متوسل شدند، و چون اثر نكرد به قصد جان او برخاستند.
2 - هدايت قرآن:
در زمانى كه گروهى به ماوراى طبيعت معتقد نبودند، و روزگار بى شعور و ادراك را متصرف در نظام بهت انگيز وجود مى پنداشتند، و آنها كه معتقد به ماوراى طبيعت بودند معبودهايى به صورت بتهاى گوناگون مى پرستيدند، و كسانى هم كه دين آسمانى داشتند به استناد كتب تحريف شده خالق را به اوصاف خلق متصف مى پنداشتند، و در محيطى كه تاريخ گواه نهايت انحطاط فكرى و اخلاقى و عملى مردم آن محيط است، درس نخوانده و استاد نديده اى برخاست، و در مقابل هر پرتگاهى از ضلالت، شاهراهى از هدايت ترسيم نمود، بشر را به پرستش خداوندى دعوت كرد كه از هر نقصى منزه و هر كمال و جمالى از او، و هر حمد و ثنايى براى او، و جز او هيچ موجودى سزاوار پرستش نيست، و او بزرگتر از آن است كه بتوان او را به حدى تحديد و به وصفى وصف نمود " سبحن الله والحمدلله ولا إله الا الله والله أكبر ". (1) در روزگارى كه خالق معدود و عدد و منزه از همسر و فرزند را به تركيب و تثليث و احتياج و توليد نسبت داده و براى او همتا تصور مى نمودند، قرآن خداوند را از تمام اين اوهام تقديس كرده، و به احديت ستود كه منزه از تركيب عقلى و وهمى و حسى است، و او بى نياز از هر كس و هر چيز، و هر چه و هر