العزيز الحكيم - له ملك السموت والارض يحيى ويميت وهو على كل شئ قدير - هو الاول والاخر والظهر والباطن وهو بكل شئ عليم). (1) و در اين موضوع مختصرى هم از عقايد اختصاصى مسيحيان ذكر مى شود:
1 - رسالهء اول يوحناى رسول باب پنجم: " هر كه ايمان دارد كه عيسى مسيح است، از خدا مولود شده است، و هر كه والد را محبت مى نمايد مولود او را نيز محبت مى نمايد.... كيست آن كه بر دنيا غلبه يابد جز آن كه ايمان دارد كه عيسى پسر خداست، همين است او كه به آب و خون آمد، يعنى عيسى مسيح نه به آب فقط بلكه به آب و خون و روح است آن كه شهادت مى دهد زيرا كه روح حق است، زيرا سه هستند كه شهادت مى دهند، يعنى روح و آب و خون، و اين سه يك هستند. " 2 - انجيل يوحنا باب اول، از آيهء اول: " در ابتدا كلمه بود، و كلمه نزد خدا بود، و كلمه خدا بود، همان در ابتدا نزد خدا بود، همه چيز به واسطهء او آفريده شد، و به غير از او چيزى از موجودات وجود نيافت، در او حيات بود، و حيات نور انسان بود، و نور در تاريكى مى درخشد، و تاريكى آن را در نيافت، شخصى از جانب خدا فرستاده شد، كه اسمش يحيى بود، او براى شهادت آمد، تا بر نور شهادت دهد، تا همه به وسيلهء او ايمان آورند، او آن نور نبود، بلكه آمد تا بر نور شهادت دهد، آن نور حقيقى بود كه هر انسان را منور مى گرداند، و در جهان آمدنى بود، او در جهان بود و جهان به واسطهء او آفريده شد، و جهان او را نشناخت، به نزد خاصان خود آمد و خاصانش او را نپذيرفتند، و اما به آن كسانى كه او را قبول كردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند، يعنى به هر كه به اسم او ايمان آورد كه نه از خون و نه از خواهش جسد و نه از خواهش مردم، بلكه از خدا تولد يافتند، و كلمه جسم گرديد، و ميان ما ساكن شد، پر از فيض و راستى و جلال او را ديديم، جلالى شايستهء پسر يگانهء پدر. "