ج: حكومت سنت پيروى از سنت رسول به مقتضاى ادراك عقل است كه پيروى از معصوم لازم است، و به مقتضاى حكم كتاب خداست كه (و ما ءاتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا). (1) و از سنت به حديثى اكتفا مى شود كه صحت آن مسلم، و به فرمان خدا پذيرفتن آن واجب است، و آن حديث را عامه و خاصه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) نقل كردند، و به صدورش از آن حضرت اعتراف نمودند، و اگر چه به طرق متعددى نقل شده، ولى به يكى از طرق كه صحت آن ثابت است نقل مى شود، و آن روايت زيد بن ارقم است: " قال: لما رجع رسول الله (صلى الله عليه وآله و سلم) من حجة الوداع ونزل غديرخم امر بدوحات فقممن، فقال: كانى قد دعيت فاجبت، انى قد تركت فيكم الثقلين احدهما اكبر من الاخر كتاب الله وعترتى فانظروا كيف تخلفونى فيهما، فانهما لن يتفرقا حتى يردا على الحوض، ثم قال ان الله عز وجل مولاى وانا مولى كل مؤمن، ثم اخذ بيد على رضى الله عنه فقال من كنت مولاه فهذا وليه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، و ذكر الحديث بطوله ". (2) و اهميت امامت امت در نظر آن حضرت به حدى بود كه نه تنها در بازگشت از حجة الوداع، بلكه در مناسبتهاى مختلف حتى در مرض موت هم كه اصحاب در حجره اش جمع بودند به كتاب و عترت وصيت كرد، در بعضى به عنوان " انى
(١٠٩)