اعصاب حركت نيازمندند به تبعيت از اعصاب حس، و راهنماى حواس در خطا و صواب عقل آدمى است، كه آن هم با ادراك محدود و آسيب پذيرى به خطا و هوى نيازمند به رهبرى عقل كاملى است كه محيط بر درد و درمان و عوامل نقص و كمال انسان و مصون از خطا و هوى باشد، تا هدايت عقل انسان به امامت او محقق شود، و راه معرفت چنين عقل كاملى تعريف خداست.
از اين رو تصور حقيقت امامت از تصديق به انتصابى بودن امام از جانب خداوند متعال جدا نمى شود.
3 - از آن جا كه مقام امامت مقام حفظ و تفسير و اجراى قوانين خداست، به همان دليل كه عصمت مبلغ قانون الهى لازم است، عصمت حافظ و مفسر و مجرى آن قانون هم لازم است، و همچنان كه خطا و هوى در مبلغ غرض از بعثت را كه هدايت است باطل مى كند، خطا و تأثر از هوى در مفسر و مجرى قانون موجب اضلال است، و شناخت معصوم جز به ارشاد خداوند متعال ميسر نيست.
ب: حكومت قرآن:
نظر به رعايت اختصار به سه آيه اشاره مى شود:
آيهء اول:
(وجعلنا منهم أئمة يهدون بأمرنا لما صبروا وكانوا بايتنا يوقنون). (1) هر درختى را به اصل و فرع، و ريشه و ميوه اش بايد شناخت، اصل و فرع شجره ء طيبهء امامت در قرآن مجيد در اين آيه بيان شده است:
اصل امامت صبر و يقين به آيات خداوند است، و اين دو كلمه مبين بالاترين مرتبهء كمال آدمى است، كه امام بايد از جهت كمال عقلى به معرفت و يقين به آيات خداوند متعال - كه جمع مضاف به آن ذات قدوس است - نايل باشد، و از