است.
مسأله 2150 - اگر فروشنده يا خريدار تمام چيزى را كه معامله كرده تحويل دهد و ديگرى مقدارى از آن را تحويل دهد و از يكديگر جدا شوند، معامله نسبت به آن مقدار كه تحويل داده شده صحيح است، ولى كسى كه تمام مال به دست او نرسيده، مى تواند معامله را به هم بزند.
مسأله 2151 - اگر خاك نقره ء معدن را به نقره ء خالص، و خاك طلاى معدن را به طلاى خالص بفروشند، معامله باطل است، مگر آن كه بدانند مقدار طلا يا نقره اى كه در خاك است با مقدار طلا يا نقره ء خالص برابر است، ولى فروختن خاك نقره به طلا و خاك طلا به نقره اشكال ندارد.
مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسأله 2152 - حق به هم زدن معامله را خيار مى گويند، و خريدار و فروشنده در يازده صورت مى توانند معامله را به هم بزنند:
(اول) آن كه خريدار و فروشنده بعد از معامله از يكديگر جدا نشده باشند، هر چند از مجلس عقد بيرون آمده باشند، و اين خيار را " خيار مجلس " مى گويند.
(دوم) آن كه طرف معامله - در بيع يا غير آن - مغبون شده باشد، و اين خيار را " خيار غبن " گويند.
(سوم) آن كه در معامله قرارداد كنند كه تا مدت معينى هر دو يا يكى از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند، و آن را " خيار شرط " گويند.
(چهارم) آن كه طرف معامله مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طورى كند كه قيمت مال در نظر مردم زياد شود، و آن را " خيار تدليس " گويند.
(پنجم) آن كه يكى از دو طرف معامله با ديگرى شرط كند كه كارى را انجام دهد و به آن شرط عمل نشود، يا شرط كند مالى را كه در خارج است و نه در ذمه، داراى خصوصيتى باشد و آن مال داراى آن خصوصيت نباشد، كه در اين دو صورت شرط كننده مى تواند معامله را به هم بزند، و آن را " خيار تخلف شرط "