قيمت را به فروشنده بدهد، يا به مقدار قيمت آن از فروشنده طلبكار باشد، و آن طلب نقد يا مدت دارى باشد كه مدت آن رسيده باشد، و طلب خود را بابت قيمت جنس حساب كند و او قبول نمايد، و چنانچه مقدارى از قيمت آن را بدهد، معامله نسبت به آن مقدار صحيح است و فروشنده حق فسخ معامله را دارد.
(سوم) مدت را به طورى كه كاملا معلوم باشد معين كنند، و اگر - مثلا - بگويد: تا اول خرمن جنس را تحويل مى دهم، چون مدت كاملا معلوم نشده، معامله باطل است.
(چهارم) وقتى را براى تحويل جنس معين كنند كه فروشنده بتواند در آن وقت آن جنس را تحويل دهد.
(پنجم) جاى تحويل جنس را معين نمايند در صورتى كه اختلاف امكنه موجب دشوارى تسليم يا خسارت مالى بشود ولى اگر از قرائن جاى آن معلوم باشد، لازم نيست اسم آن جا را ببرند.
(ششم) مقدار جنس را به وزن يا پيمانه يا شماره و مانند اينها معين كنند، و جنسى را هم كه معمولا با ديدن معامله مى كنند، اگر سلف بفروشند اشكال ندارد، ولى بايد مثل بعضى از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد آن به قدرى كم باشد كه مردم به آن اهميت ندهند.
(هفتم) چيزى را كه مىفروشند، چنانچه از اجناسى باشد كه با وزن يا پيمانه فروخته مى شوند، عوض آن از همان جنس نباشد، مثلا گندم را به گندم سلفا نمى توان فروخت.
احكام معاملهء سلف مسأله 2141 - انسان نمى تواند جنسى را كه سلف خريده، پيش از تمام شدن مدت به غير فروشنده اش بفروشد، و همچنين به فروشنده بنابر احتياط واجب، و بعد از تمام شدن مدت اگر چه آن را تحويل نگرفته باشد، فروختن آن اشكال