است كه تحصيل او مصلحت عمومى داشته باشد، و اگر تحصيل آن علم براى او مستحب باشد، زكات دادن به او از سهم فقرا جايز نيست، ولى از سهم سبيل الله جايز است، و بنابر احتياط بايد تحصيل او مصلحت عمومى داشته باشد، و اگر نه واجب باشد و نه مستحب، جايز نيست به او زكات بدهند.
زكات فطره مسأله 2008 - كسى كه موقع غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل است و فقير و بنده ء كسى نيست، به اين معنى كه ماه رمضان را - اگر چه به يك آن تا تحقق غروب - با اين شرايط درك كند، بايد براى خودش و كسانى كه نان خور او هستند، هر نفرى يك صاع - كه تقريبا سه كيلوگرم است - گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج و مانند اينها به مستحق بدهد، و بنابر احتياط واجب غذاى معمول محلش باشد، و اگر پول يكى از اينها را هم بدهد كافيست، و بنابر احتياط واجب كسى كه وقت غروب شب عيد فطر بى هوش است، بايد فطره را بدهد.
مسأله 2009 - كسى كه مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد و كسبى هم ندارد كه بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند، فقير است، و دادن زكات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 2010 - انسان فطره ء كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نان خور او حساب مى شوند بايد بدهد، كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر، دادن خرج آنها بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.
مسأله 2011 - اگر كسى را كه نان خور اوست و در شهر ديگر است وكيل كند كه از مال او فطره ء خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مى دهد، لازم نيست خودش فطره ء او را بدهد.
مسأله 2012 - فطره ء مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده و در وقت وجوب زكات فطره نان خور او حساب مى شود، بر او واجب است.