امامت بين عامه و خاصه در لزوم وجود خليفه براى پيغمبر اختلافى نيست، اختلاف در اين است كه آيا خلافت خليفهء پيغمبر به انتصاب است يا به انتخاب.
عامه مى گويند: احتياج به تعيين از جانب خدا و پيغمبر نيست، و خليفه به انتخاب امت معين مى شود، خاصه مى گويند جز به نصب و تعيين پيغمبر كه نصب و تعيين خداست معين نمى شود.
حكم در اين اختلاف عقل و كتاب و سنت است.
الف: حكومت عقل:
به سه وجه اكتفا مى شود:
1 - اگر مخترعى كارخانه اى تأسيس كند كه محصول آن كار خانه گرانبهاترين گوهر است، و غرض از اختراع ادامهء آن محصول است، و در حضور و غياب و حيات و موت مخترع نبايد كار متوقف شود، و براى حصول آن محصول در ساخت ابزار آن كارخانه و كيفيت عمل آنها ظرافتها و دقتهايى اعمال شده كه اطلاع بر آنها جز به راهنمايى آن مخترع ميسر نيست، آيا مى شود باور كرد كه آن مخترع كسى را كه دانا به اسرار ابزار آن كارخانه و توانا بر به كار انداختن آن ابزار است معين نكند؟! و مهندسى آن كارخانه را به انتخاب مردمى وا بگذارد كه از شناخت ابزار و ظرافتهاى كاربرد آن بيگانه اند؟!
آيا دقت و ظرافت معارف و سنن و قوانين الهى در جميع شؤون حيات انسان كه ابزار كارخانهء دين خداست و محصولش ارزشمندترين گوهر خزينهء وجود