انسان بداند كه صاحب آن از چند نفر معين بيرون نيست، ولى نتواند بفهمد كيست، در صورت امكان بنابر احتياط واجب همهء آنها را راضى كند، و در صورت عدم امكان بايد مالك به قرعه معين شود.
5 - جواهرى كه به واسطهء فرو رفتن در دريا به دست مى آيد مسأله 1837 - اگر به واسطهء غواصى - يعنى فرو رفتن در دريا - لؤلؤ و مرجان يا جواهر ديگرى بيرون آورند، روييدنى باشد يا معدنى، چنانچه قيمت آن به هيجده نخود طلاى مسكوك برسد، خمس به آن تعلق مى گيرد، هر چند اخراج خمس بعد از كم كردن مخارجى است كه براى بيرون آوردن آن كرده اند، چه در يك دفعه آن را از دريا بيرون آورده باشد يا در چند دفعه به طورى كه عرفا غوص واحد شمرده شود، و چه چيزى كه بيرون آمده از يك جنس باشد يا چند جنس، يك نفر آن را بيرون آورده باشد يا - بنابر احتياط واجب - چند نفر.
مسأله 1838 - اگر بدون فرو رفتن در دريا به وسيلهء اسبابى جواهر بيرون آورد، بنابر احتياط بر طبق آنچه كه در مسألهء قبل گذشت، خمس آن واجب است، ولى اگر از روى آب دريا يا از كنار دريا جواهر بگيرد، در صورتى بايد خمس آن را بدهد كه آنچه را به دست آورده به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسب او، از مخارج سالش زيادتر باشد.
مسأله 1839 - خمس ماهى و حيوانات ديگرى كه انسان از دريا مى گيرد، در صورتى واجب است كه به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسب او از مخارج سالش زيادتر باشد.
مسأله 1840 - اگر انسان بدون قصد اين كه چيزى از دريا بيرون آورد، در دريا فرو رود و اتفاقا جواهرى به دستش آيد، در صورتى كه قصد تملك كند بايد خمس آن را بدهد، و همچنين در غير اين صورت بنابر احتياط واجب.
مسأله 1841 - اگر انسان در دريا فرو رود و حيوانى را بيرون آورد و در شكم آن جواهرى پيدا كند كه قيمتش هيجده نخود طلاى مسكوك يا بيشتر باشد، چنانچه