نده كه مردمان بر آن بگذرند.
برخيز كه تو را نصيحت كردم و ورد مرا بر من فاسد مكن، كه من به خود مشغولم والسلام على من اتبع الهدى. (1) شرح اين آيات و روايات در اين مختصر نمى گنجد، كه فهم هر آيه اى از آن آيات و هر جمله اى از اين روايات نيازمند به بحث مفصلى است، و به آنچه بيان شد اكتفا مى شود.
در خاتمه توجه به دو نكته لازم است:
1 - تعبد در دين:
ملاحظهء اصول و فروع دين اسلام، و تفكر در عبادات ومعاملات، وتأمل در سياسات اين دين در تدبير نفس و منزل و مدينه، و تدبر در آداب اين دين در مستحبات و مكروهات، مبين حكمت بالغه در اين مقررات است، و اين امريست طبيعى كه درك حكمت تمام احكام بلكه درك تمام حكمت هر حكمى در دينى كه برنامهء سعادت انسان در تمام عوالم زندگى اوست ميسر نيست، مگر براى كسى كه محيط بر آن عوالم و حوايج انسان در آنها و طرق تأمين آن حوايج باشد، و ندانستن حكمت حكمى دليل عدم حكمت در آن حكم نيست.
و همچنان كه كتاب خلقت و تكوين محكمات و متشابهاتى دارد، كتاب تشريع هم محكمات و متشابهاتى دارد، و در اثر وجود متشابهات نبايد از محكمات دست برداشت، و همچنين نبايد وجود متشابهات را در نظام خلقت و دين عبث و بيهوده پنداشت (والراسخون في العلم يقولون ءامنا به كل من عند ربنا). (2) و بايد دانست كه حيات دنيوى انسان نسبت به آخرت به منزلهء حيات جنين در رحم است، كه در آن جا قوا و اعضايى به او داده مى شود، و جنين هر چند