از بعيد جايز است متوجه به قبله شوند چنانچه جائز است متوجه به قبر شريف شوند، ولى اين احتمال كه عدم اعتبار اين امور باشد خلاف ظاهر روايت است خصوصا اشاره و تكبير كه عمل مركب از اوست و ثواب مترتب بر او، بلى احتمال سقوط صعود بر سطح يا خروج به صحراء بى وجهى نيست.
و توضيح اين وجه به نحوى كه رفع غواشى اوهام وتسهيل مسالك افهام كند، آن است كه ظاهر روايت چنان است كه بعد از آنكه امام عليه السلام دستور العمل روز عاشوراء را به مالك يا عقبة بن قيس داد كه بر بام بلندى بر آى، يا به صحرائى برو، و اشاره كن، علقمة بن محمد نيز در آن وقت حاضر بود و استدعاء كرد دعائى مخصوص به او تعليم شود كه در وقت اشاره بخواند واكتفاء به مطلق سلام نكرده باشد.
و امام در جواب او حاجت او را قرين نجاح فرموده، اين دعا را كه عبارت از زيارت عاشوراء باشد تعليم كرد، و ظاهر است كه در عمل سابق نماز بعد از ايماء بوده و چون دعا را در حال ايماء استدعا كرده معلوم مىشود كه نماز را بعد از زيارت بايد خواند، و اين قرينه واضحه و دلالت جليه است بر مطلوب، چه اگر زيارت را بعد از نماز وايماء بخوانند عملى مستقل شود، و ربطى به انجاح مقصود علقمه نخواهد داشت، و شريعت سؤال و جواب و طريقه محاوره مقتضى آن نيست كه سائل خواهش مطلبى كند و جواب از او ندهند نفيا واثباتا، و مطلبى ديگر كه بالمره اجنبى از مقصود او باشد بى تنبيه بر اجنبيت و مباينت بر وجهى كه موهم ارتباط باشد در جواب بگويند، البته اگر اين نوع كلام در لسان غير امام ديده شود ركيك ومستهجن خواهد بود، تا چه رسد به كلام امام كه امام كلام ومشرع فصاحت وينبوع محاسن است، تعالى شأنه عن ذلك علوا كبيرا.
بنابراين لفظ اومأت در عبارت سؤال به معنى اراده ايماء است يا ايماء به معنى نفس توجه