اعلاء كلمه حق واملاء لاء مطلق مىشد و عدل روى زمين را فرو مىگرفت، و شوكت اسلام قاهر كفر مىشد، و ائمه هدى نشر احكام و اقامه نظام مىفرمودند، و اين ظلم وفسق كه روى زمين را گرفته ودول باطله كه مستولى شده اند نبود، و آن قدر خون هاى باطل كه در حروب ريخته شد و معاصى عظيمه - كه گفتنى و نوشتنى نيست و واقع شد و مىشود - نمىشد چنانچه:
شيخ كشى رحمه الله از داود بن النعمان روايت فرمود كه كميت بن زيد الاسدى بر حضرت صادق عليه السلام وارد شد، و در اثناى مجلس عرض كرد يا سيدى سؤال مىكنم از تو مسألهاى، و آن حضرت تكيه داده بود بر خواست ومستوى بنشست و وساده را در سينه مبارك بشكست كه تكيه گاه خود نمايد آنگاه فرمود پرسش كن، عرض كرد سؤال مىكنم تو را از حال آن دو مرد؟ فرمود اى كميت بن زيد ريخته نشد در اسلام اندازه يك محجمه از خون و نه كسب شد مالى از غير حلال و نه نكاح شد فرجى از حرام مگر اينكه در گردن آن دو است تا روزى كه قيام كند قائم ما، و ما طايفه بنى هاشم امر مىكنيم كبار وصغار خودمان را به سب آن دو وبرائت از آن دو (1).