نكاحى است و امثال اين امور. با توجه به اين كه تمثيل مذكور در آيه ويژه كسى است كه برادريش ثابت شده باشد، بنابر اين شامل كسى كه بيزارى از او واجب است نمى گردد. به هر حال پس از ملاحظه روايات وارده در غيبت و حكمت حرمت آن و در حال و مقام غير مؤمن در نظر شارع، اشكالى در مسأله باقى نمى ماند...).
اما در چاپ عبد العزيز بغدادى صاحب المكتبة العربية، ج 3، ص 320، از (بايد دانست كه ظاهر اخبار اختصاص دارد به حرمت غيبت مؤمن... (تا) اشكالى در مسأله باقى نمى ماند) حذف گرديده است.
8 - صحيح بخارى: در حديث جواز متعه (ازدواج موقت) آمده: (ما با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به جنگ مىرفتيم زنان همراه ما نبودند، (به رسول خدا) گفتيم: آيا خود را اخته نكنيم؟ حضرت ما را از اين كار نهى كرد، سپس اجازه فرمود كه زنى را با مهر يك پيراهن تا مدتى معين متعه كنيم. سپس عبد الله (بن مسعود اين آيه را خواند: (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، چيزهاى پاكيزه اى را كه خدا برايتان حلال كرده حرام نكنيد، و از حد نگذريد كه خدا از حد گذرندگان را دوست نمى دارد). (1) اين حديث را گروهى از محدثان و مفسران وفقها با همين متن از بخارى روايت كرده اند، ولى متن موجود در صحيح بخارى متداول جزء 6، ص 53 در دو مورد با متن فوق اختلاف دارد:
1 - حذف كلمه ابن مسعود از سند حديث - در حالى كه بيشترشان آن را آورده اند - زيرا وى متعه را جايز مى دانسته، و اين حذف به خاطر آن است كه قرينه اى وجود نداشته باشد كه مراد از اين روايت جواز نكاح متعه و رخصت در