دعوت به اسلام مى كرد. گفتم: چنين است. گفت: آيا هيچ به تو خبر رسيده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم احدى از كودكان خانواده و خويشان خود را دعوت نموده باشد تا نگويى كه على پسر عمويش بود و از همين رو او را دعوت نمود؟ گفتم:
نمى دانم دعوت كرده يا نه. گفت: اى اسحاق، آيا از چيزى كه ندانسته و نفهميده اى مورد سؤال و باز خواست واقع مى شوى؟ گفتم: نه، گفت: پس رها ساز چيزى را كه خدا از دوش ما و تو برگرفته است. (1) 14 - جرج جرداق گويد: على بن ابى طالب مسلمان زاده شد، زيرا تولد و بالندگى او از معدن رسول خدا بود و آفرينش و فطرتش از ذات آن حضرت سرچشمه مى گرفت، وانگهى موقعيتى كه على در آن شرايط آنچه را كه از روح و حقيقت اسلام در سرشت او نهفته بود اظهار نمود نظير موقعيت ديگران نبود و به موجبات زندگى مربوط نبود، زيرا اسلام على عميق تر از آن بود كه به ضرورتهاى ارتباط با موقعيتها وابسته باشد، زيرا اسلام از روح او سرچشمه مى گرفت همان گونه كه اشياء از معادن خود و آبها از سرچشمه هاى خود جريان مى يابند. (2) 15 - علامه شيخ خليل گويد: و روزى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دعوت خود را آشكار ساخت على نخستين و پيشتازترين كس بود كه اسلام و ايمان آورد، بلكه در واقع او اول مسلمان و پيشتازترين مؤمنان نبود بلكه نخستين كسى بود كه اسلام و ايمان خويش را آشكار ساخت، زيرا اسلام و ايمان در اعماق قلب او نهفته بود و با تأمل و ژرف نگرى و با همه وجود با آنها زندگى مى كرد، و او در پناه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پيوسته از او راه و روش مى آموخت و ايمان كامل دريافت مى داشت