آنان افتد شادمان و خوشحال مى شود. چون پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بر مى خيزد تا برود محتضر گويد: كجا مى روى؟ من آرزو داشتم كه شما دو بزرگوار را ببينم!
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: دوست دارى كه با ما همنشين باشى؟ گويد: آرى.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرشته مرگ را به او سفارش مى كند و او را آگاه مى سازد كه وى از دوستان آنهاست. چنين مؤمنى مشتاق ديدار خدا مى شود و خدا هم مشتاق ديدار او است. اما در نظر دشمن آنها هيچ چيزى ناخوشايندتر و مبغوض تر از ديدار آنها نيست، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به فرشته مرگ مىفهماند كه وى از دشمنان آنهاست، و چنين كسى ديدار خدا را ناخوش مى دارد و خدا هم ديدار او را.
مؤلف كتاب (حسن بن سليمان حلى) گويد: اين حديث تصريح دارد بر آن كه محمد وعلى عليهما السلام بر بالين هر ميتى حاضر مى شوند و مؤمن آنها را حقيقة مى بيند نه مجازا. (1) 3 - مسمع بن عبد الملك كردين بصرى گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: اى مسمع، تو از عراقيان هستى، آيا به زيارت قبر حسين عليه السلام نمى روى؟ گفتم: نه، زيرا من نزد بصريان مردى سرشناسم و در شهر ما هواداران خليفه هستند و دشمنان ما در ميان قبايل از ناصبيان و ديگران بسيارند و من ايمن نيستم از اين كه شرح حال مرا نزد فرزند سليمان باز گويند و آنها مرا مثله و قطعه قطعه كنند. فرمود: آيا از مصائبى كه بر سر آن حضرت آمد ياد مى كنى؟ گفتم: آرى، فرمود: آيا از ياد آورى آنها بيتاب مى شوى؟ گفتم: آرى به خدا سوگند، بلكه چندان مىگريم كه خانواده ام اثر آن را بر من مىنگرند، و از غذا دست مىكشم تا آنجا كه اين ناراحتى در چهره ام آشكار مى شود.
فرمود: خدا به اشك چشمت ترحم كند، بدان كه تو از كسانى هستى كه از