حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم اختصاص به شيخ محمود حمصى ندارد تا با اجماعى كه فخر رازى ادعا نموده منافات داشته باشد، بلكه شيعيان پيش از وجود اين شيخ و پس از او قائل به آن بوده اند و در اين باره به آيه مباهله و آيات ديگر استدلال نموده اند. (1) علامه سيد شرف الدين رحمه الله نيز پس از نقل سخن رازى گويد: دقت كن ببين او به روشنى دلالت آيه را بر برترى على عليه السلام بيان نموده است و ناخود آگاه ندا به درستى اين استدلال بلند كرده است. وى با آنچه از شيعيان گذشته و حال نقل كرده معارضه اى ننموده و كلمه اى در رد آنان بر قلم نياورده است، گويى اعتقاد آنان را پذيرفته و به دلالت آيه بر عقيده آنان اعتراف نموده است، و تنها بر محمود بن حسن حمصى خرده گرفته است، در صورتى كه اجماعى كه رازى آن را بهانه قرار داده و بر حمصى حمله كرده است چيزى است كه مورد قبول محمود حمصى و هم عقيده هاى او نيست. دقت كنيد. (2) علامه سبيتى مؤلف كتاب (راية الحق) در كتاب ارزشمند ديگرش (المباهلة) پس از نقل تمام سخن رازى گويد: خواننده محترم ملاحظه مى كند و با ما همين نظر را مى پذيرد كه فخررازى در مورد دلالت آيه بر برترى على عليه السلام از ساير صحابه مناقشه اى نكرده است، و نيز در مورد اتفاق مسلمانان بر صحت اين حديث كه همه صفات كمال انبيا عليهم السلام در على عليه السلام جمع است، مناقشه ننموده است. و اين مطلب از پاسخى كه به ادعاى حمصى درباره برترى على عليه السلام از ساير پيامبران غير از حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم داده روشن مى شود، و نيز استفاده اى را كه شيعيان از آيه كرده اند در برترى آن حضرت رد نكرده است،
(٢٩٧)