به خطر نمى اندازد، براى آن است كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اطمينان كامل و يقين قطعى داشت كه حق با او است و در اين كار كمترين خطرى متوجه خاندانش نخواهد شد. (1) زمخشرى گويد: اگر گويى: دعوت به مباهله براى آن بود كه دروغگو در طرفين دعوا مشخص شود و اين چيزى بود ميان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و آنان كه او را تكذيب مى كردند، پس چرا فرزندان و زنان را نيز با خود آورد؟ گويم: اين دليل آن است كه او به كار خود و حقانيت خويش اطمينان كامل داشت، زيرا جرأت كرد كه عزيزان و پاره هاى جگر خود و محبوبترين مردم در نظر خود را به مخاطره اندازد... و اين كه در ميان همه عزيزان، فرزندان و زنان را انتخاب كرد براى آن است كه اينان از همه عزيزتر و دلبندترند و يك مرد هميشه در راه آنان جانفشانى مى كند، و آوردن آنان در اين صحنه خطرناك به جهت اطمينان به حقانيت خود است... و اين كه زنان و فرزندان را بر انفس مقدم داشت مى خواست به مقام و الا و منزلت نزديك آنان آگهى دهد و اعلام بدارد كه آنان حتى از جان عزيزترند. (2) علامه سيد شرف الدين رحمه الله گويد: در اينجا نكته اى است كه تنها عالمان علم بلاغت به عمق آن مىرسند و راسخان در علم و عارفان به اسرار قرآن قدر آن را مى شناسند و آن اين كه: آيه كريمه ظهور دارد در عموميت فرزندان و زنان و انفس چنان كه علماى علم بيان گواهند و كسانى كه مى دانند جمع مضاف، حقيقت در استغراق است اين مطلب را به خوبى مى دانند.
اما اين عمومات از آن جهت در خصوص آنان اطلاق شده است كه آنان چند