نفرموده: (از خدا مى خواهيم كه چنين كند) اشاره به اين است كه اين دعا غير قابل رد است و حتما مستجاب مى شود زيرا وسيله اى است براى امتياز حق از باطل.
و نيز گويد: منظور از الكاذبين (دروغگويان) گروه خاصى از آنهاست نه هر دروغگويى در هر جا و هر كه باشد، مراد دروغگويانى است كه در طرفين اين احتجاج ميان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و نجرانيان قرار دارند، كه يك طرف دعوا مى گفت:
خدا يكى است و عيسى بنده و رسول خداست، و طرف ديگر دعوا مى گفت:
عيسى پسر خداست و خدا يكى از اقنوم است. بنابر اين واضح است كه اگر دعوا و مباهله ميان شخص پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و نصاراى نجران بود - يعنى يك طرف دعوا يك نفر و طرف ديگر دعوا گروهى بودند - بايد طور ديگرى تعبير مى آورد كه قابل انطباق بر مفرد و جمع باشد، مثلا مى فرمود: فنجعل لعنة الله على من كان كاذبا. در صورتى كه چنين نگفت، و همين دلالت دارد كه هر دو طرف دعوا جمع و گروه بوده اند. و اين مى رساند كه حاضران در مباهله همگى شريك در دعوا بوده اند و عنوان كذب بر همگى اطلاق مى گرديده است. پس معلوم شد كه كسانى كه با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در اين مباهله شركت داشتند يعنى على و فاطمه وحسن و حسين عليهم السلام در اين دعوا و دعوت شريك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بوده اند، و اين برترين و بالاترين منقبتى است كه خداوند ويژه خاندان پيامبر خود صلى الله عليه و آله و سلم نموده است همان طور كه از ميان مردان و زنان و فرزندان امت تنها آنان را به نام جان و زن و فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خوانده است. (1) مراغى در تفسير خود گويد: اين كه در مباهله، فرزندان و زنان را بر انفس مقدم داشت با آن كه يك مرد هميشه خود را فداى آنان مى كند و هيچ گاه آنان را