را از حوض من به شدت مىرانى. (1) 23 - (پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در خطاب به كسانى كه درهاى خانه هايشان را به مسجد بست و تنها در خانه على و اهل بيتش عليهم السلام) را باز گذاشت فرمود: سوگند به آن كه جانم در دست او است، من به اختيار خود شما را بيرون نراندم و آنان را داخل نساختم، بلكه اين خدا بود كه آنان را داخل ساخت و شما را بيرون راند. (آن گاه فرمود:) كسى را كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد نرسد كه با حالت جنابت در اين مسجد بماند مگر محمد وعلى و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام. (2) 24 - سوگند به آن كه محمد را پيامبر ساخت و گرامى داشت، تو (اى على) از حوض من مىرانى، تو مردانى را از آن مىرانى همان گونه كه شتر تشنه را از آب دور مى كنند، در آنجا عصايى از چوب عوسج به دست دارى، گويى كه اكنون جايگاه تو را در كنار حوضم مىنگرم. (3) 25 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، هيچ بنده اى به بهشت در نمى آيد جز با دوستى من. آن گاه دست على عليه السلام را گرفت و فرمود: آگاه باشيد كه دروغ مى گويد كسى كه پندارد مرا دوست مى دارد و اين را دشمن. (4) 26 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، هيچ گاه على را با سپاهى نفرستادم جز آن كه ديدم جبرئيل عليه السلام با هفتاد هزار فرشته در جانب راست او و ميكائيل با هفتاد هزار فرشته در جانب چپ او و فرشته مرگ پيشاپيش او در حركتند، و ابرى بر سر او سايه افكنده تا آن كه پيروزى شرافتمندانه بهره او شود (5).
(١٠٥)