مى گفتند: بهترين آفريدگان آمد. (1) 4 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، اگر نه اين بود كه گروهى از ياران من درباره تو همان را مى گفتند كه ترسايان درباره مسيح عليه السلام گفتند، همانا سخنى درباره تو مى گفتم كه بر هيچ گروهى عبور نكنى جز آن كه خاك پا و آب وضويت را براى تبرك و شفا برگيرند، ولى همين تو را بس كه تو از منى و من از تو. (2) 5 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، همانا در ميان شما مردى است كه پس از من با مردم بر اساس تأويل قرآن مىجنگد - چنان كه من با مشركان بر اساس تنزيل آن جنگيدم - در حالى كه آن مردم گواهى به يكتايى خداوند مى دهند، و از همين رو كشتن آنان بر ديگران گران مى آيد و بر ولى خدا (على) طعن مى زنند و بر او خرده مى گيرند. (3) 6 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، مردم به بهشت در نمى آيند تا ايمان آورند، و ايمان نياورند تا شما (اهل بيت) را به خاطر خدا و رسولش دوست بدارند. (4) 7 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، هيچ كس ما خاندان را دشمن نمى دارد مگر آن كه داخل دوزخ شود. (5) 8 - سوگند به آن كه مرا به پيامبرى برانگيخت، آن گاه كه حلقه در بهشت را به
(١٠١)