آخرين مانند آن نشنيده اند... و مؤمنان بر تختهايى از نور نشسته اند با چهره هايى درخشان و سپيد، و تو امام آنهايى. (1) 18 - جبرئيل عليه السلام گفت: اى محمد، سوگند به آن كه تو را به پيامبرى برانگيخت، اگر اهل زمين نيز مانند اهل آسمانها على را دوست مى داشتند خداوند هرگز آتش دوزخ را نمى آفريد. (2) 19 - سوگند به آن كه مرا به حق بر انگيخته است، (اى فاطمه) تو را به همسرى كسى دادم كه سالار دنيا و آخرت است. جز مؤمن او را دوست نمى دارد، و جز منافق با او دشمنى نمى ورزد. (3) 20 - سوگند به آن كه مرا به حق بر انگيخته است، خداوند از هيچ بنده اى عمل واجبى را نمى پذيرد (چه رسد به مستحب) مگر با داشتن ولايت على بن ابى طالب عليه السلام، پس هر كه ولايت او داشت ساير واجبات نيز از او پذيرفته مى شود، و هر كه ولايت او نداشت خداوند هيچ عملى را كه او را از آتش دوزخ برهاند و هيچ جانفدايى را از او نخواهد پذيرفت، و جايگاه او دوزخ است و بد باز گشتگاهى است. (4) 21 - سوگند به آن كه جان محمد در دست او است، اگر بنده اى در روز قيامت با عمل هفتاد پيامبر وارد صحراى محشر شود هرگز خداوند از او نمى پذيرد تا آن كه با ولايت من و ولايت خاندان من با خدا ديدار كند. (5) 22 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، تو (اى على) در قيامت نا اهلان
(١٠٤)