ابى طالب است. (1) 48 - جبرئيل عليه السلام گفت: سوگند به خدايى كه تو را به پيامبرى بر انگيخته و به رسالت برگزيده، اينك فرود نيامدم جز براى آن كه تو را اين پيام رسانم: اى محمد، خداى و الا و برين تو را سلام مى رساند و مى فرمايد: محمد پيامبر رحمت من است وعلى بر پا دارنده حجت من، دوست او را عذاب نكنم گرچه گنهكار باشد، و به دشمن او رحم نياورم گرچه فرمانبردار باشد. (2) 49 - على عليه السلام فرمود: سوگند به آن كه جانم در دست او است، مرا از چيزى كه ميان شما و خدا مىگذرد نپرسيد جز آن كه شما را از آن خبر دهم. (3) 50 - و فرمود: سوگند به خداى دانه شكاف و جان آفرين، با همين دو دستم دشمنانمان را از سر حوض (كوثر) دور مى كنم و دوستانمان را بر سر آن گرد مىآورم. (4) 51 - سوگند به خداى بندگان و سرزمينها و آسمانهاى هفتگانه، در روز قيامت با همين دو دستم گروهى را از سر حوض دور مى سازم. (5) 52 - ام سلمه گويد: سوگند به آن كه جان ام سلمه در دست او است، همانا از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مى فرمود: على با قرآن است و قرآن با على، هرگز از هم جدا نمى شوند تا بر سر حوض بر من وارد شوند. (6)
(١١٠)