بر روى زمين نزد من هيچ انسانى محبوب تر از آنان نيست. (1) 38 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، هيچ بنده اى از عمل خود بهره مند نمى شود جز با شناخت ما. (2) 39 - سوگند به آن كه جانم در دست او است، اگر مردى در ميان ركن و مقام با زبان روزه پيوسته به نماز ايستد و ركوع و سجود گزارد، آن گاه خدا را بدون دوستى خاندان من ديدار كند آن عبادتها سودى به حالش نخواهند داشت. (3) 40 - عبد الله بن مسلم گويد: (در جنگ صفين) عمار بن ياسر را ديدم به صورت پيرمردى گندمگون و بلند قامت در حالى كه سلاح به دست داشت و دستش مىلرزيد. گفت: سوگند به آن كه جانم در دست او است، همانا با اين پرچم سه بار در ركاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم جنگيدم و اين بار چهارم است. سوگند به آن كه جانم در دست او است، اگر چندان ما را به تيغ بزنند كه تا نخلستان هجر هزيمت دهند باز هم بر اين باوريم كه شيخ ما (على) عليه السلام بر حق است و شاميان در گمراهى. (4) 41 - سعد بن و قاص گويد: سوگند به آن كه جان سعد در دست او است، من چيزى از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره على شنيده ام كه اگر اره بر سر من نهند تا او را دشنام دهم هرگز او را دشنام نگويم. (5) 42 - معاوية بن ثعلبه گويد: مردى نزد ابوذر آمد و او در مسجد نشسته بود و على عليه السلام در مقابل او نماز مى خواند، گفت: اى اباذر، آيا مرا از محبوب ترين مردم
(١٠٨)