صحت و عافيت بپوشاند.
پيغمبران طبيبان فكر و جان و معالجان امراض انسانيت انسان مى باشند، و پيغمبر اسلام سر آمد اين طبيبان است.
دليل علمى او قرآنى است كه مانندش را در بيان علل امراض فكرى و اخلاقى و عملى انسان و درمان آنها نمى توان يافت كه نمونهء مختصرى از آن در هدايت قرآن ذكر شد، و دليل عملى آن اين است كه در جامعه اى مبتلا به بدترين امراض آدميت ظهور كرد، كه از جهت فكرى به حدى تنزل كرده بودند كه هر قبيله اى براى خود بتى داشت، بلكه خانواده ها از خرما و حلوا براى خود معبودى مى ساختند، صبحگاه او را سجده مى كردند و هنگام گرسنگى إله خود را مى خوردند.
آفت افكار آنان را به مرهم معرفت و ايمان چنان معالجه نمود كه خالق جهان را اين گونه ستايش كردند (الله لا إله إلا هو الحى القيوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما في السموت و ما في الارض من ذا الذى يشفع عنده إلا بإذنه يعلم ما بين أيديهم و ما خلفهم ولا يحيطون بشئ من علمه إلا بما شآء وسع كرسيه السموت والارض و لا يؤده حفظهما وهو العلى العظيم) (1) و در مقابل او به خاك افتاده و گفتند: " سبحان ربى الاعلى وبحمده ".
و از جهت عاطفى از حيوانات پست تر بودند، كه پدر با دست خود، دختر خود را با قساوت، زنده به گور مى كرد (2) عاطفهء انسانى را در آن قوم آن چنان زنده كرد كه در فتح مصر مسلمانان ديدند در يكى از خيمه ها مرغى آشيانه كرده، هنگام رحيل براى آن كه لانهء مرغ و جوجه ويران نشود خيمه را بر جاى نهادند و رفتند، و بدين جهت شهر بنا شده در آن منطقه را فسطاط ناميدند. (3) تطاول اغنيا را بر فقرا چنان از بين برد، كه در محضر آن حضرت يكى از اغنيا