صدقه و احسان بزرگ باشد، گيرنده از آن بزرگتر است، (1) و بر او منت نگذارد، (2) بلكه از او منت بكشد كه او وسيلهء طهارت مال و جان او شده، و قبل از سؤال و در خواست به عطا مبادرت ورزد، كه امام ششم (عليه السلام) فرمود: " به كسى كه بعد از سؤال عطا كنى آنچه به او داده اى در برابر آبروى اوست " (3) و روى خود را از او بپوشاند، (4) و از كسى كه به او تصدق مى كند التماس دعا كند، (5) و دستى را كه به آن دست صدقه مى دهد ببوسد، به آن جهت كه صدقه را به ظاهر به گيرنده مى دهد و در واقع گيرنده خداست (6) (الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده ويأخذ الصدقات). (7) و به رفع نياز نيازمندان تا آن جا عنايت كرد كه باب ايثار را گشود و فرمود:
(ويؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصة) (8) و ايثار را هم به منتهاى كمال رساند كه فوق آن تصور نشود و فرمود (ويطعمون الطعام على حبه مسكينا ويتيما وأسيرا - إنما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزآء ولا شكورا). (9) آيين اسلام انفاق و صدقه را منحصر به مال نكرد، بلكه كمك به ضعيف و راهنمايى نابينا را صدقه قرار داد، و صرف اعتبار و حيثيت را براى رفع نياز نيازمندان زكات جاه و مقام قرار داد، و تنها به تأمين حوايج مادى بسنده نكرد، بلكه فرمود: (ومما رزقناهم ينفقون) (10) و رزق انسان آن چيزى است كه قوام زندگى او از هر جهت به آن است، و از اين رو فرمود: " ومما علمناهم يبثون ". (11) آنچه گفته شد قسمت كمى از حكمت اسلام در زكات و صدقات بود كه با