مى شود بر خلاف عقل، يا با عقلش بر خلاف هوى، و محبتش نسبت به رياستهاى باطل چگونه است كه در ميان مردمان كسانى هستند كه تارك دنيا براى دنيايند. (1) نتيجه آن كه معيار كمال، سخنان فريبنده و اعمال متواضعانه نيست و صرف نظر از شهوت مال و شكم و دامن نيست، بلكه معيار كمال عقلى است كه از كدورت جهل تصفيه شده تا مبدأ صلاح و اصلاح شود، و هوايى است كه تابع امر و فرمان خدا باشد كه هيچ هوسى حتى شهوت جاه و مقام او را نفريبد و از عزت با باطل بگذرد و ذلت با حق را انتخاب كند.
4 - عنوان بصرى كه نود و چهار سال از عمرش گذشته بود، و سالها نزد مالك بن أنس - امام مذهب مالكى - براى تحصيل علم رفت و آمد مى كرد، چون امام ششم (عليه السلام) به مدينه آمد از آن حضرت درخواست كرد كه به خدمتش براى كسب علم بيايد، حضرت فرمود: " من مردى هستم مطلوب - كه در طلب من هستند - و با اين حال در هر ساعتى از شب و روز به أوراد واذكارى مشغول هستم. " عنوان غمگين شد و به روضهء رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم) رفت، و دو ركعت نماز خواند و دعا كرد كه قلب آن حضرت به او معطوف شود و از علم او بهره اى ببرد كه به راه مستقيم خدا هدايت شود، و غمگين به خانه برگشت، و دلش اسير محبت آن جناب شد، و براى تحصيل علم به نزد مالك هم نرفت، و جز براى نماز واجب از خانه بيرون نمى آمد.
چون صبرش تمام شد روزى بعد از نماز عصر بر در خانهء آن حضرت رفت خادم گفت: چه حاجت دارى؟
گفت: حاجت من سلام بر شريف است.
جواب داد: او در مصلاى خود ايستاده.
عنوان بر در خانه نشست، خادم بيرون آمد، گفت: داخل شو بر بركت خدا.