برترى نمى طلبد، و ايام عمرش را بيهوده از دست نمى دهد.
پس اين اول درجهء تقوى است كه خداوند تبارك و تعالى فرمود: (تلك الدار الاخرة نجعلها للذين لا يريدون علوا في الارض ولا فسادا). (1) گفتم: يا ابا عبد الله مرا وصيت كن.
فرمود: تو را به نه چيز وصيت مى كنم و آنها وصيت من است براى كسانى كه مرادشان راه به سوى خداست، و از خدا مى خواهم كه تو را براى عمل به آن موفق كند:
سه وصيت در رياضت نفس و سه وصيت در حلم و سه وصيت در علم است.
اما آن چه در رياضت است: بپرهيز از آن كه چيزى را كه اشتها ندارى بخورى، كه مورث بله و حماقت است، و جز هنگام گرسنگى نخورى، و هرگاه خوردى حلال بخور و نام خدا را ببر، وحديث پيغمبر (صلى الله عليه وآله و سلم) را به ياد آور كه فرمود: آدمى ظرفى را بدتر از شكم خود پر نكرده، پس اگر چاره نبود ثلث آن براى خوردن و ثلث آن براى نوشيدن و ثلث آن براى نفس كشيدن باشد.
و اما آن وصيتها كه در حلم است: كسى كه به تو گفت: اگر يكى بگويى ده تا مى شنوى، تو بگو: اگر ده تا بگويى يكى نخواهى شنيد، و كسى كه ناسزا به تو بگويد، پس به او بگو: اگر در آن چه مى گويى راستگويى از خدا مى خواهم مرا بيامرزد، و اگر دروغگويى از خدا مى خواهم تو را بيامرزد، و كسى كه به تو وعده ء فحش مى دهد تو به او وعده ء نصيحت بده.
و اما آن وصيتها كه در علم است: پس آن چه نمى دانى از دانايان بپرس، و بپرهيز از آن كه از آنان به طريق تعنت و تجربه سؤال كنى، و بپرهيز از آن كه در آنچه نمى دانى به رأى و گمان خود عمل كنى، و تا آن جا كه ميسر است به احتياط عمل كن، و از فتوا دادن بگريز آن چنان كه از شير مى گريزى، و گردنت را پل قرار